مصرفکنندگان اغلب مدتها پس از تاریخ انقضای لوازم آرایشی، علیرغم خطرات سلامتی، از آنها استفاده میکنند. هدف این مقاله، درک دلیل این موضوع و پیشنهاد تغییرات سیاستی است که میتواند شیوههای ایمنتری را در استفاده از لوازم آرایشی ترویج دهد. این اولین مطالعهای است که به بررسی درک ریسک در رابطه با لوازم آرایشی منقضی شده میپردازد. سی و سه مصاحبه نیمهساختاریافته با کاربران لوازم آرایشی و کارمندان شرکتهای لوازم آرایشی در بریتانیا و چین انجام شد. نظریه ریسک ادراکشده به عنوان یک دیدگاه تحلیلی مفید شناخته شد. هشت عامل ریسک از دادهها پدیدار شد، از جمله دو مورد که قبلاً شناسایی نشده بودند. همچنین مشخص شد که ترکیبات ریسک در توضیح نگرش مصرفکننده به تاریخ انقضای لوازم آرایشی ارزشمند هستند، که نشان میدهد عوامل ریسک ادراکشده با یکدیگر تعامل دارند تا یک درک نوظهور از ریسک ایجاد کنند که نیاز به درک یکپارچه دارد. در حالی که ریسک فیزیکی، عملکردی و ارتباط با برند شخصی میتواند پایبندی به تاریخ انقضا را افزایش دهد، سایر عوامل ریسک مانند ریسک مالی و اجتماعی میتوانند چنین نگرانیهایی را نادیده بگیرند و منجر به نادیده گرفتن تاریخ انقضا شوند. پیامدهایی برای سیاستهای تأمینکنندگان و تنظیمکنندگان و استراتژیهای اطلاعرسانی در مورد ریسک شناسایی شده است که میتواند به کاهش ریسکهای متوجه کاربران لوازم آرایشی کمک کند.
استفاده از لوازم آرایشی پس از تاریخ انقضا میتواند خطر قابل توجهی برای سلامتی داشته باشد، زیرا کیفیت و ایمنی بسیاری از این محصولات به مرور زمان، به ویژه پس از باز شدن، کاهش مییابد (FDA، 2022). دو نوع تاریخ انقضای لوازم آرایشی وجود دارد: عمر مفید آن در صورت باز نشدن و دوره پس از باز شدن یا PAO، که عمر مفید آن پس از باز شدن است. این مقاله بر PAO تمرکز دارد زیرا، در حالی که لوازم آرایشی باز نشده میتوانند خراب شوند، تغییرات شیمیایی و/یا آلودگی لوازم آرایشی معمولاً پس از باز شدن رخ میدهد (Skowron و همکاران، 2017). هیچ استاندارد جهانی برای برچسبهای تاریخ انقضا روی لوازم آرایشی وجود ندارد، اما رویکردهای مشابهی در سراسر جهان وجود دارد. در اروپا، لوازم آرایشی با طول عمر بیش از 30 ماه باید تاریخ PAO داشته باشند (Cosmetics Europe، 2023).
بررسیهای استحکام
یکی از دلایل استفاده از سن به عنوان معیاری برای انتخاب پاسخدهندگان مصرفکننده، انتظار ما از نقش سن در تصمیمگیری در مورد دفع بود. در بخش 3، چندین نقل قول ارائه میدهیم که در آنها سن مصرفکننده مرتبط به نظر میرسد (FR3، PHR1، PHR4، PSR1، SR2 و SR3). در برخی، آنها نشان میدهند که زنان مسنتر بیشتر به PAO (PHR1، PHR4 و PSR1) پایبند هستند و در برخی دیگر برعکس (FR3، SR2 و SR3). این نشان میدهد که اگرچه تأثیر عوامل خطر فردی بر تصمیمات دفع خاص میتواند بر اساس سن متفاوت باشد، اما ممکن است این کار به طور سیستماتیک انجام نشود.
ما در دو کشور مصاحبه کردیم. به طور کلی، تفاوت کمی بین محتوای دو مجموعه مصاحبه وجود داشت، به جز اینکه ENR از مصاحبههای انجام شده در بریتانیا و نه چین به دست آمد و ما به کارهای قبلی استناد میکنیم تا از این ایده که اهمیت این بعد میتواند تا حدی مختص کشور باشد، پشتیبانی کنیم. ما از مصاحبههای فردی و گروهی استفاده کردیم، رویکردی با روشهای ترکیبی که ممکن است بحثبرانگیز به نظر برسد، اگرچه در تحقیقات کیفی به طور کلی پذیرفته شده است (مورس، ۲۰۰۹؛ پاتون، ۲۰۰۲). در اینجا، این روش زمانی مفید واقع شد که پاسخدهندگان یکدیگر را به خوبی میشناختند و بینشهایی میتوانستند پدیدار شوند که در غیر این صورت ممکن بود پدیدار نشوند (به عنوان مثال، SBCR4 و SBCR5 در بخش ۳.۷). محققان باید بتوانند از روشهای متعدد در صورت توجیه شرایط خود استفاده کنند (مورس، ۲۰۰۹).
در حالی که ما بر ارائه نقل قول از مورد دوم تمرکز داریم، فروشندگان در ارائه نظرات کلی که درک ما از صنعت و رفتار مصرفکننده را بهبود بخشید و در ارائه دیدگاهی متفاوت، همانطور که در نقل قولهای SR2 و SR3 نشان داده شده است، مفید بودند.
به طور مشابه، مصاحبه با دو مدیر ارشد، بینشهای سطح بالاتری را ارائه داد و به اعتبارسنجی یافتههای ما کمک کرد. همانطور که در آن زمان به دلیل کووید، برای بسیاری از تحقیقات معمول بود، ما از مصاحبههای حضوری و همچنین آنلاین استفاده کردیم، اما هیچ تفاوت اساسی در بینشهای به دست آمده از این دو پیدا نکردیم، اگرچه با ویکلین و همکاران (2024) موافقیم که تجزیه و تحلیل با ضبط ویدیویی آسانتر میشود.
محدودیتها و کارهای آینده
نمونه ما فقط شامل ۳۳ پاسخدهنده در دو کشور بود، اما احساس میکنیم میتوانیم پیشنهادهای سیاستی ارائه دهیم، زیرا کار ما مشخص میکند که چرا مصرفکنندگان ممکن است تاریخ انقضای PAO را نادیده بگیرند. تحقیقات بیشتر در مورد میزان عفونت ناشی از استفاده از لوازم آرایشی منقضی شده همچنان مفید خواهد بود. نمونه ما منحصراً زن بود و کارهای بیشتر میتواند به طور مفید شامل پاسخدهندگان مرد نیز باشد، زیرا نگرشها و انگیزههای آنها برای استفاده از لوازم آرایشی متفاوت است (سویدن و دیان، ۲۰۰۹). این تحقیق فقط در بریتانیا و چین انجام شد و تحقیق در فرهنگهای دیگر، از جمله فرهنگهایی که باورهای مذهبی و سنتهای فرهنگی میتوانند بر استفاده از لوازم آرایشی تأثیر بگذارند، مفید خواهد بود.
هدف اولیه ما درک این موضوع بود که چرا کاربران لوازم آرایشی میتوانند تاریخ انقضا را نادیده بگیرند و هیچ چارچوب درک ریسک خاصی را توجیه نکنند و از چالش سوگیری تأییدی اجتناب کنند. ما با اشاره به اینکه عوامل خطر ظاهراً با هم تعامل دارند، به این نظریه میافزاییم و در اینجا مثالهایی از مواردی ذکر شده است که یک موضوع فقط با اشاره به بیش از یک عامل خطر میتواند به طور کامل مورد بررسی قرار گیرد. کارهای کمی آینده باید بررسی کنند که عوامل خطر فردی واقعاً در مورد استفاده از لوازم آرایشی پس از تاریخ انقضای آنها چقدر مستقل هستند. این شامل هر دو عامل جدید شناسایی شده در اینجا میشود: ENR و SBCR که نیاز به اعتبارسنجی بیشتر دارند. در نهایت، برای استخراج و آزمایش پیامرسانی بر اساس کار ما که ممکن است به بهترین وجه بر کاربران لوازم آرایشی تأثیر بگذارد تا از مسائل مربوط به ماندگاری آگاهتر باشند، کار لازم است.